سازمان به مثابه سوهان روح

ساخت وبلاگ

سازمان به مثابه سوهان روح

حسین رضازاده

در کتاب مدیریت عمومی دکتر الوانی، به استعاره های مختلفی جهت شناخت سازمان اشاره شده است. استعاره از طریق تشبیه یک پدیده به پدیده دیگری که با هم دارای وجوه مشترکی هستند به روشن شدن ذهن ما یاری می دهد. استعاره ها از آنچه ذهن ما بدان آشنا است برای شناخت آنچه ذهن کمتر بدان آشنایی دارد، استفاده می کنند. لذا برای شناخت سازمان و پیچیدگی های موجود در آن ابزاری سودمند بشمار می آیند. هنگامی که تصاویر حاصل از استعاره ها را کنار هم قرار می دهیم سیمای واقعی سازمان را با تمام پیچیدگی هایش در می یابیم.

در کتاب مذکور به استعاره های مختلفی اشاره شده است. از جمله: سازمان به مثابه ماشین، سازمان همچون موجودی زنده، سازمان همچون مغز، سازمان همچون زندان روح، سازمان پدیده ای دگرگون شونده و متغیر، سازمان بعنوان ابزار سلطه، سازمان همچون فرهنگ، سازمان به مثابه یک نظام سیاسی، و سازمان بعنوان پدیده ای کثیرالوجه.

هر کدام از این استعاره ها به بخشی از جنبه های مختلف سازمان اشاره داشته و به کاملتر شدن شناخت مان از آن یاری می رسانند. یکی از معروفترین استعاره ها، استعاره سازمان به مثابه زندان روح می باشد.

سازمان همچون زندان روح: در استعاره سازمان همچون زندان روح، اعضای سازمان آنچنان دلبسته باورهای خویشتن اند که به هیچ رو نمی خواهند واقعیت های بیرونی را بپذیرند. در این استعاره برخی از دامهایی که مدیریت و کارکنان را اسیر اوهام ساخته و از واقعیت های بیرونی غافل می سازد عبارتند از : موفقیت های قبلی، مکانیزم های اطمینان بخشی، و گروه اندیشی. در این استعاره سازمان همچون محبسی که روح آدمی در آن به بند کشیده شده است، در نظر آورده می شود. این نحوه نگرش دامهایی را که در راه ادراک مدیریت و اعضای سازمان به دلایل مختلف از واقعیت ها گسترده را روشن می سازد.

 

 

سازمان به مثابه سوهان روح:

بنظر میرسد در سازمان های جهان سوم، استعاره دیگری هم وجود دارد که می تواند روشنگر بخشی از جوانب مختلف سازمان باشد. البته این استعاره چون ویژه برخی سازمانهاست لذا نمی تواند از عمومیت سایر استعاره ها برخوردار باشد. شاید بتوان این استعاره را "سازمان به مثابه سوهان روح" نامگذاری کرد؛ چرا که در این جنبه از سازمانهای جهان سومی، شواهد و دلایل بسیاری برای ناراحتی و آزار روحی کارکنان وجود دارد. برای روشن شدن موضوع به برخی از جوانب این استعاره اشاره می گردد:

-         سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری (فساد اداری):

در این سازمانها، سوء استفاده های متعدد از مقام و موقعیت سازمانی جهت تامین منافع شخصی توسط برخی از کارکنان دیده می شود: از جمله ارتشاء، استخدام های آشنایان و افراد توصیه شده، انتصابات سفارشی و غیر کارشناسی، بهره برداری های مالی، سیاسی، اجتماعی و ... از عواملی هستند که اسباب ناراحتی اکثریت کارکنان را فراهم می سازند.

-         ضعف مدیریت:

یکی از مهمترین موضوعات ناراحت کننده، وجود مدیران ضعیف در سازمان است. واقعیت این است که در ادبیات علم مدیریت، دیگر در این خصوص شکی وجود ندارد که مدیریت مهمترین عامل در موفقیت و شکست سازمانهاست. یک مدیر ضعیف میتواند باعث هدر رفتن منابع سازمانی، و تباه شدن هزاران نفر نیروی متخصص و با انگیزه شود. فقدان برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری و نظارت موثر از نشانه های مدیریت ضعیف می باشد. همچنین مدیران ضعیف، فاقد دید بلند مدت، اهداف مناسب و واقع بینانه، بینش مدیریتی، و اولویت دهی مناسب می باشند.

-         برخوردهای سلیقه ای و فقدان استانداردهای منطقی:

بسیاری از سازمانهای جهان سومی فاقد استانداردهای شفاف، منطقی و موثر در حوزه های مختلف هستند. این موضوع را در عرصه های مختلف سازمان می توان مشاهده کرد بطور مثال تفاوت ها در نحوه توزیع تجهیزات اداری و موضوعات رفاهی، اندازه اتاق مدیران مختلف، انتصابات افراد، نحوه جذب افراد به سازمان، عدم همکاری میان بخشی و بخشی نگری واحدها و مدیران حوزه های مختلف، ارزیابی و پاداش دهی، و .... . بطور کلی در این سازمانها استاندارد و قاعده مشخص و یکسانی برای انجام امور سازمانی در عمل  وجود ندارد و سلایق فردی افراد و میزان قدرت و نفوذ آنها تعیین کننده چگونگی انجام امورات سازمانی است.

-         موضوعات اخلاقی:

عدم پایبندی به اصول اخلاقی جهانشمول و در عین حال تظاهر و ادعای اخلاقی عمل نمودن توسط برخی از اعضای سازمان، یک دیگر از موضوعات ناراحت کننده در برخی از سازمانهای جهان سومی است. این مغایرت های اخلاقی در قالب، دروغ گویی و عدم صداقت، بیعدالتی، و سلب فرصتهای برابر برای افراد، برخورد ابزاری با کارکنان، نامهربانی با انسانها، بی توجهی به حیثیت و حرمت افراد و ... قابل رویت می باشد.

-         فقدان سیستمهای جامع و نگرش سیستمی

تعصب ناآگاهانه، يکسونگري، فقدان نگرش و تصمیم گیری های بلندمدت، جامع نگرانه و سیستمی و فقدان سیستمهای پیچیده و کارآمد، از ویژگیهایی است که در برخی از سازمانهای جهان سومی به وفور دیده می شود. نتیجتا در این سازمانها فرصتهای فراوانی برای سلیقه ای عمل نمودن، عدم تناسب و هماهنگی، سوء عملکرد، دوباره کاری ها، اتلاف منابع و ... وجود دارد که این امر بسیاری از کارکنان را آزرده خاطر می سازد.

-         بی توجهی یا کم توجهی به نظرات کارشناسی:

بی توجهی یا کم توجهی به هشدارها و نظرات کارشناسی و اتخاذ تصمیمات صرفا بر اساس منافع شخصی و صنفی، و یا اعمال دیدگاه های سلیقه ای و محدود فردی نیز از نکات آزار دهنده ای است که به ویژه برای کارشناسان خبره و متعهد سازمانی بسیار ناراحت کننده می باشد.

البته موارد دیگری هم وجود دارند که بعنوان ویژگیهای کلی سازمانها در کشورهای جهان سوم وجود دارد از جمله تقلیدی بودن ساختارهای سازمانی، عدم کارائی و اثربخشی نظام اداری، جایگزینی هدفهای فردی به جای اهداف عمومی، فقدان نظام شایسته سالاری، فرهنگ سخنگویی بجای عمل، مهار گسیختگی بوروکراسیها، تشکلهای غیر رسمی در سازمان، و روحیه تقدیر گرایی و ... که همگی بعنوان عوامل ناراحت کننده روح و روان کارکنان محسوب می شوند.

 

منبع: روزنامه روزان - شماره 3756 - مورخ 96/11/17


برچسب‌ها: سازمان به مثابه سوهان روح

ارسال در تاريخ توسط ح. رضازاده

وبلاگ شخصي حسين رضازاده...
ما را در سایت وبلاگ شخصي حسين رضازاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezazadeh-ha بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1396 ساعت: 16:21